یادداشت | تبدیل عربستان به «اسب تروآ» برای معامله بر سر تمام امت اسلامی
خبرگزاری رسا - بین الملل: عنوان معامله قرن که دولت دونالد ترامپ مطرح کرده است، به زبانی ساده عبارت است فروش فلسطین به صهیونیست ها در ازای به رسمیت شناختن دولت قوم یهود در کل فلسطین تاریخی و ایجاد روابط رسمی بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی بدون آنکه دولتی فلسطینی در فلسطین به وجود آید.
در نگاه اول آنچه که به ذهن می رسد، این است که معامله قرن در درجه اول فلسطین را هدف قرار داده است ولی با کمی درنگ می توان دریافت که آنچه که موجودیت اسرائیل را قویتر و سیطره آن را بر فلسطین نهایی و کامل می کند، در واقع دلارهای نفتی عربستان و ثروت ملت های مسلمان است که به آمریکا گسیل داده می شود تا یهودیان به عنوان رهبران اصلی واشنگتن بتوانند اهداف خود را در خاورمیانه به نحو هر چه دقیقتر و کاملتر پیش ببرند.
به گزارش وبسایت شبکه خبری الجزیره، «رژیم عربستان از 75 سال پیش تاکنون موجودیت خود را مدیون حمایت آمریکا از تخت و تاج آل سعود می داند و حمایت آمریکا از این رژیم بر پایه نفت و دلارهای نفتی صورت می گیرد.»
با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا و کاهش شدید بهای نفت از آغاز ریاست جمهوری وی تاکنون، از یک سو درآمد آمریکا از حمایت از عربستان کاهش و از سوی دیگر هزینه های نظامی واشنگتن برای حمایت از رژیم صهیونیستی و حفظ برتری نظامی آن در خاورمیانه افزایش پیدا کرد. از اینرو ترامپ در صدد تنوع درآمد از عربستان سعودی برآمد و این کشور با اقتصاد تک محصولی ملزم شد تا بهای حمایت از تخت و تاج خود را به گونه های مختلف بپردازد.
در واقع آمریکا طی دهه گذشته پا را از روش سنتی عربستان برای پرداخت مزد حمایت خود فراتر گذاشت و این کشور را متقاعد کرد تا سیاستی اتخاذ کند که بهای نفت شیل آمریکا حتی به قیمت کاهش بهای نفت سعودی، در بازارهای جهانی افزایش یابد.
با به قدرت رسیدن ترامپ نیز نحوه مزد حمایت آمریکا عربستان متنوع تر شد و این بار افزون بر قراردادهای تسلیحاتی صدها میلیاردی، رسما از آل سعود باج گرفت و پول، و نه نفت را بهای حمایت از تخت و تاج سعودی اعلام کرد و رسما به این خاندان گفت که شما بدون حمایت واشنگتن دو هفته هم در خاورمیانه دوام نخواهید آورد و باید مزد این حمایت ما را نقدا پرداخت کنید."
به نوشته الجزیره، «سیاستی که ترامپ برای حمایت از عربستان در پیش گرفته است، ثابت می کند که این کشور از موضع ضعف با واشنگتن ارتباط دارد و رژیم سعودی دیگر اهمیتی برای واشنگتن ندارد و ضمن اینکه به یکی از بزرگترین خریداران سلاح در جهان تبدیل شده است، به حمایت بیگانه نیز نیاز دارد.»
بازخوانی معامله قرن درباره فلسطین نشان می دهد که اساس این معامله بر پایه دلارهای نفتی عربستان شکل گرفته است. اگر سخن از فروش فلسطین در این معامله به میان آید، بی شک عربستان متحمل هزینه این داد وستد خواهد بود؛ زیرا اینک حمایت از عربستان به موجودیت اسرائیل گره خورده است و هیچگاه تاجری مانند ترامپ حاضر نخواهد بود یک دلار هم از خزانه آمریکا هزینه این معامله ننگین کند.
اگر در معامله قرن سخن از عادی سازی روابط میان رژیم های عربی و اسرائیل و به رسمیت شناختن آن به میان می رود، به این معناست که این رژیم ها و در رأس آنها عربستان که ادعای رهبری مسلمانان را دارد، در خدمت رژیم صهیونیستی قرار خواهند گرفت و دلارهای نفتی آنها اقتصاد این رژیم و انبارهای تسلیحاتی آن را برای تسریع در نابودی امت اسلامی، توسعه خواهد داد.
در واقع معامله قرن واقعی فروش فلسطین نیست، بلکه تبدیل عربستان به اسب تروآ با هدف معامله بر سر تمام امت اسلامی و چپاول ثروت ملت های عربی و اسلامی است تا مسلمانان قربانی استعمار نوین آمریکا و رژیم صهیونیستی شوند و حفظ تاج و تخت همچنان تنها هدف حاکمان سرسپرده و ضعیف آنها باشد.
باید گفت که معامله قرن واقعی زانو زدن ملت های اسلامی در مقابل اسرائیل و واگذاری مقدسات در فلسطین به این رژیم را کمترین دستاورد خود می داند و سیطره اسرائیل بر مقدسات مسلمانان در سرزمین وحی از بندهای معامله قرن واقعی است که حاکمان و شاهان عرب نسبت به آن اظهار بی توجهی می کنند.
آیا ممکن است که رژیم صهیونیستی نسبت به سرزمین حجاز که یهودیان در آن برای قرن های متمادی به سر می برده اند، بی توجهی کند یا اینکه نسبت به خطر امت اسلامی برای رژیم های سرسپرده و حامی تل آویو غافل باشد؟ آیا ممکن است که اسرائیل از طرح رویایی خود یعنی نیل تا فرات کوتاه آمده باشد؟ آیا رژیم صهیونیستی نسبت به ایران به عنوان بزرگترین تهدید، بی اعتنایی می کند؟ پاسخ به این پرسش ها معامله قرن واقعی را به خوبی نمایان می کند./983/ب